|
|
یارو کفه دستش میخاره میگه : پول داره میاد ! گوشش میخاره میگه : دارن پشتم حرف میزنن ! کفه پاش میخاره میگه : پول داره میره ! یکی نیست بهش بگه : کثیفی بابا جون کثیفی ، برو حموم !
☻ـــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ خوبـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ــ ـ ـ ــ ـ ـ خندهـ ـ ـ ـ ـ ـ☺
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: چهار شنبه 24 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
یارو: عزیزم اگه کسی بهت گفت خوشکل
اول یه لبخند ساده بزن
بعد یه مشت بزن توچشش تا دیگه مسخرت نکنه.☻
☺ـ ـ ـ ـــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـخوبـــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ خندهــ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ☻
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: چهار شنبه 24 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
رفته بودیم خواستگاری دختره:
دختره: من فعلاً میخوام درس بخونم...
پدرم گفت:یعنی حالا حالا ها طول میکشه؟!؟!؟
دختره: ده دقیقه صب کن همین دوصفحه رو بخونم بعد...
☻ــــ ـ ــ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـخوبــ ـ ـ ـ ــ ــ ـ ـ خندهـــ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ☺
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
به سلامتی پنگوئنی که یه ذره قد داره،اما بازم لاتی راه میره!!!
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
به غنفرمیگن این خیابون کجا میره؟
☺غضنفر:
والا من 40 ساله تو این خیابون زندگی میکنم تاحالا ندیدم جایی بره!!!!
☻ــ ـ ــ ـ ـ ـ ــ ـ ـــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ خوبـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ خندهـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ☺
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
☻مناجات غضنفر باخدا:
خدایا گناهانم را نادیده بگیر
همان طور که دعاهایم را نشنیده میگری!!!!!!☺
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
یارو به دوستش میگه:میای نون و پنیر وانگور بخوریم؟
دوستش:من الان اسهال دارم.
یارو: ولش کن اونو بعداً میخوریم.
☻ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ خوبــ ـ ـ ـ ـ ــ ــــــــخندهـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ☺
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
قلقلک دادن فرد اسهال
مانند شوخی با اسلحه در حالت رگبار است.
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
زن به شوهرش:
عزیزم،دنبال چی میگردی 4 ساعته زل زدی به قباله ازدواج مون؟
شوهر: دنبال تاریخ انقضاشم!!!!!!!!
☺ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـــــ ــ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ خوبــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـخندهــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ☻
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
اگه از بچگی به جای سیگاربهمون میگفتن مسواک زدن ضرر داره!!
الان هیچکس دندون درد نداشت،
همه دورهم جمع میشدیم یه واشکی مسواک می زدیم.
ــ ــ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ــ ــ ـ
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
دقت کردید ؟:
جعبه پیتزا مربعی شکله
ولی توش دایره ست،
اما مثلثی میخوریمش!!!!
☺ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ☻ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ☺
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
اگه رفتید به بهشت حتماً رو دیوارش بنویسید:
لعنت به پدر ومادر کسی که اینجا سیب بخورد،
به خداحوصله نداریم دوباره برگردیم به دنیا.
☻ـ ـ ــ ــ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ــ ـ ـ ـخوبـ ــ ــ ـ ـ ـخندهـ ـ ــــ ـ ـ ☺
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
♥دیشب به قلبم گفتم:
شب ها خواب به چشمام نمیاد.!!!
♥قلبم گفت:
از بس که بعد از ظهر ها می خوابی،بیخود ادای عاشق ها رو در نیار
♥ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـخوبــ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ خندهــ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ ☺
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
خیلی دلم میخواد لبامو بذارم رو لبات
اما
مامانم نمیذاره میگه نوشابه روباید با نی بخوری
☻ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـخوبــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ خندهـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ☺
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
میدونی فرق هواپیما باپسر شجاع چیه؟!!؟؟
پسر شجاع بی باکه
ولی
هواپیما باک داره
☻ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ ـ خوبـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ خندهــ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـــ☺
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
وقتی یه چیز خنده دار میگی یهو همه باهم می خندن!
بعدش میفهمی اونا به یه چیز دیگه می خندیدن . نه به تو!!!
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
««میازار موری که دانه کش است»»
این شعر نشون میده که ما از قدیم یه جورایی کرم داشتیم!!!
☺ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ خوبـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـخندهـ ـ ــ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ☻
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
وقتی کسی داره بهت آدامس تعارف میکنه
فک نکن دوستت داره ،دهنت بوی گربه مرده میده می خواد خودشو راحت کنه.
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
تا حالا دقت کردیدکه:
وقتی میخوای به گوشیت نگاه گنی که ساعت چنده
بعد مجبور میشی دوبار چک کنی چون بار اول اصلاً دقت نکرده بودی.☺
ـ ــ ـ ـ ــ خوبـ ـ ـ ـ ــ ـ » ــ ــ ـ ـ ـ ـ خندهـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
یارو رفته بود به خارج.
اولین کار با شلوارک توی خیابون عکس کشیده بود!!!
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
≈تا حالا دقت کردید♪
صدای دزدگیر ماشین رو همه میشنوند به جز خود صاحبش☺
♂
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
دقت کردید که همیشه کلی خود کار و کاغذ ریخته دوروبرت
اما
وقتی میخوای شماره تلفنی را یادداشت کنی تاشعاع 500کیلومتری ازخودکار و کاغذ خبری نیست.!!!
☻ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ☺
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
چند روز پیش به مادر بزرگم گفتم بیابریم اینترنت یه کم حال کنیم.
مادر بزرگ: خودت برو من پام درد میکنه.
به پدر بزرگم گفتم:آقا جون به ننه جون میگم بیابریم اینترنت عشق و حال کنیم نمیاد.
پدربزرگ: ماشین رو روشن کن خودم باهات میام.
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
یارو میره دکتر:
آقای دکتر اصلاً حالم خوب نیست.
هیچکس به من اهمیت نمیده،اصلاً انگار نه انگار...
دکتر: نفربعدی.
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
یارو گیر آدم خور ها می افته.
میگه خدایا الان چه طور ثابت کنم آدم نیستم.
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
دوستم مو کاشته، دماغشو عمل کرده، بوتاکسم کرده، ابرو هاشم مثل نخ کرده،لبشم پرتزیه
،فقط هرکاری میکنم سبیل هاشو نمیزنه..
می دونی چرا؟
میگه مرد باید سبیل داشته باشه..!!
☺ــ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ خوبـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـــــ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ خندهـ ــ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ــ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ☻
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
میگن جوینده یابنده است.
مثل اسب دروغ میگن هرچیزی که گم کردم دیگه پیدا نشد.
☻ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـــ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـجکـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــــــ ـ ـ خوب ــ ـــ ـــــــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ خندهـــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ☺
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
فیزیک خیلی آسون میشد
اگه به جای سیب خود درخت برروی نیوتون می افتاد.
☺ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ ــ ــ ـ ـ ـ ـــ ــ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ☻
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
☺تو یه گاوی ، گوساله ای ، خری ، بی شعوری ، نفهمی
.
.
.
یه چیزی تواین مایه ها ندیدی که از اینجا رد بشه؟☻
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
☺پسره به دوستش میگه: میای بریم دریا؟
دوستش: اگه غرق بشم مامانم منو میکشه☻!!!
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
یارو می خواست بره آبادان ازش پرسیدم واسه کار میری اونجا؟
یارو: نه یه دماسنج خریدم می خوام دمای اونجا رو اندازه گیری کنم.
■ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ■
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
دختره تو آب افتاده می خواد غرق بشه!!!
یارو: دستتو بده به من!
دختره: می خوای نجاتم بدی؟
یارو: میخوام واست لاک بزنم.
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
فرشو پهن کردیم پشت بوم.
همسایه: شستین گذاشتید خشک بشه؟
گفتم: انداختیم ویتامین دی جذب کنه تارنگ گلاش ثابت بمونه.
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
غضنفر:در پارکینگش رو باز کرد می خواست ماشینش رو ببره تو ، یارو اومد جلوی در پارکینگش پارک کرد.
یارو: میخوای ماشین تون رو ببری تو؟
غضنفر: نه می خواستم هوای کوچه یه کم عوض شه!!!!!☺☻
ـــــــــ
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
به غضنفر میگن بروجلوی ماشین ببین چراغ راهنمادرست کار می کند؟
غضنفرمیره جلوی ماشین میگه:آره،نه،آره،نه،آره،نه..
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
یارو رفته بود مسابقه ی دومیدانی رو نگاه کنه.
از دوستش پرسید اینا واسه چی میدوند؟
دوستش:به نفر اول جایزه میدن.
یارو:پس بقیه شون واسه چی می دوند؟
☻ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ☺
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
یارو پدرش مرده بود ، عکس نداشتند سر قبرش بزارند!!!!!
بگو چیکار کردند؟:تاکمر خاکش کردند.
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
مادر : نیوتون رو می شناسی پسرم؟
پسر:نه!
مادر :اگه بیشتر به درسات میرسیدی الان میشناختی.
پسر:مادر تو پار میدا را رو میشناسی؟
مادر: نه!
پسر : اگه به شوهرت بیشتر توجه می کردی میشناختیش.☺☻
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
بچه: مادر چرا عروس لباس سفید می پوشه؟
مادر:چون بهترین خاطره زندگیشه.
بچه:چرا داماد لباس مشکی می پوشه؟
مادر:خفه شو
|
نویسنده: فخرالدین شادآور
׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
|
|
|