خنده سرا

بهترین مطالب خنده و گریه دار

خندهیارو کفه دستش میخاره میگه : پول داره میاد !
متعجبگوشش میخاره میگه : دارن پشتم حرف میزنن !
چشمککفه پاش میخاره میگه : پول داره میره !
زبان درازییکی نیست بهش بگه : کثیفی بابا جون کثیفی ، برو حموم !

 

☻ـــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ خوبـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ  ـ ـ ــ ـ ـ  ــ ـ ـ خندهـ ـ ـ ـ ـ ـ☺

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: چهار شنبه 24 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

مرددنمیدونم چرا آدما زیرا پتو احساس امنیت می کنند

گیریم یه قاتل بیاد توی اتاق خوابت ، میگه اومدم بکشمت... آه پتو داره نمیشهفریاد.

خندههاخنده

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: چهار شنبه 24 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

آرامیارو: عزیزم اگه کسی بهت گفت خوشکل

مردداول یه لبخند ساده بزن

خندهبعد یه مشت بزن توچشش تا دیگه مسخرت نکنه.

☺ـ ـ ـ ـــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ  ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ  ـ ـ ـخوبـــ ـ  ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ خندهــ ـ ـ ـ  ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ☻

 

 

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: چهار شنبه 24 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

آرامرفته بودیم خواستگاری دختره:

بوسهدختره: من فعلاً میخوام درس بخونم...

مرددپدرم گفت:یعنی حالا حالا ها طول میکشه؟!؟!؟

بوسهدختره: ده دقیقه صب کن همین دوصفحه رو بخونم  بعد...

 

☻ــــ ـ  ــ  ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ  ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـخوبــ ـ  ـ ـ ــ  ــ ـ ـ خندهـــ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ☺

 

                                               

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

آرامبه سلامتی پنگوئنی که یه ذره قد داره،اما بازم لاتی راه میره!!!چشمک

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

مرددبه غنفرمیگن این خیابون کجا میره؟

غضنفر:

خندهوالا من 40 ساله تو این خیابون زندگی میکنم تاحالا ندیدم جایی بره!!!!

 

☻ــ ـ  ــ ـ ـ ـ  ــ ـ ـــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ خوبـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ  ــ ـ ـ ـ خندهـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ☺

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

گریهمناجات غضنفر باخدا:

خدایا گناهانم را نادیده بگیر

همان طور که دعاهایم را نشنیده میگری!!!!!!بی تقصیر

 

 

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

آرامیارو به دوستش میگه:میای نون و پنیر وانگور بخوریم؟

اخمدوستش:من الان اسهال دارم.

آرامیارو: ولش کن اونو بعداً میخوریم.

 

  ☻ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ خوبــ ـ ـ ـ ـ  ــ ــــــــخندهـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ☺

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

زبان درازیقلقلک دادن فرد اسهال

مانند شوخی با اسلحه در حالت رگبار است.خنده

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

بوسهزن به شوهرش:

عزیزم،دنبال چی میگردی 4 ساعته زل زدی به قباله ازدواج مون؟

مرددشوهر: دنبال تاریخ انقضاشم!!!!!!!!

 

☺ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـــــ  ــ  ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ خوبــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـخندهــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ☻

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

آراماگه از بچگی به جای سیگاربهمون میگفتن مسواک زدن ضرر داره!!

الان هیچکس دندون درد نداشت،

همه دورهم جمع میشدیم یه واشکی مسواک می زدیم.زبان درازیخنده

ــ  ــ ـ ـ ـ  ــ ـ ـ ـ ـ  ــ  ــ ـ

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

مردددقت کردید ؟:

جعبه پیتزا مربعی شکله

ولی توش دایره ست،

اما مثلثی میخوریمش!!!!خنده

☺ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ  ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ  ـ ـ ـ ـ ـ  ـ ـ☻ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ☺

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

لبخنداگه رفتید به بهشت حتماً رو دیوارش بنویسید:

لعنت به پدر ومادر کسی که اینجا سیب بخورد،

به خداحوصله نداریم دوباره برگردیم به دنیاچشمک.

 

ـ ـ ــ  ــ ـ ـ ـ ـ  ــ  ـ ـ ــ ـ  ـ ـخوبـ ــ  ــ ـ  ـ ـخندهـ ـ ــــ ـ ـ

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

خجالتی♥دیشب به قلبم گفتم:

شب ها خواب به چشمام نمیاد.!!!

♥قلبم گفت:

از بس که بعد از ظهر ها می خوابی،بیخود ادای عاشق ها رو در نیارزبان درازی

 

 ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ   ـ ــ ـ ـ  ـ ـخوبــ ـ  ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ خندهــ ـ ـ ـ ـ  ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

بوسهخیلی دلم میخواد لبامو بذارم رو لبات

اما

مامانم نمیذاره میگه نوشابه روباید با نی بخوریخنده

 

☻ـ  ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ  ـخوبــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ خندهـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ  ـ ـ☺

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

مرددمیدونی فرق هواپیما باپسر شجاع چیه؟!!؟؟

پسر شجاع بی باکه

ولی

هواپیما باک دارهزبان درازی

☻ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ ـ خوبـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ خندهــ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـــ☺

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

خندهوقتی یه چیز خنده دار میگی یهو همه باهم می خندن!

بعدش میفهمی اونا به یه چیز دیگه می خندیدن . نه به تو!!!خجالتی

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

««میازار موری که دانه کش است»»

چشمکاین شعر نشون میده که ما از قدیم یه جورایی کرم داشتیم!!!خنده

 

 ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ خوبـ  ـ ــ  ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـخندهـ ـ ــ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ  ـ ــ ـ ـ

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

مهر شدهوقتی کسی داره بهت آدامس تعارف میکنه

فک نکن دوستت داره ،دهنت بوی گربه مرده میده می خواد خودشو راحت کنه.فریاد

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

مرددتا حالا دقت کردیدکه:

چشمکوقتی میخوای به گوشیت نگاه گنی که ساعت چنده

 خندهبعد مجبور میشی دوبار چک کنی چون بار اول اصلاً دقت نکرده بودی.

 ـ ــ ـ  ـ ــ خوبـ ـ ـ  ـ ــ ـ »  ــ  ــ ـ ـ ـ ـ خندهـ  ـ ـ ـ ـ ـ ـ

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

متعجبیارو رفته بود به خارج.

اولین کار با شلوارک توی خیابون عکس کشیده بود!!!خنده

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 ≈تا حالا دقت کردید♪

فریادصدای دزدگیر ماشین رو همه میشنوند به جز  خود صاحبش

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

مردددقت کردید که همیشه کلی خود کار و کاغذ ریخته دوروبرت

اما

وقتی میخوای شماره تلفنی را یادداشت کنی تاشعاع 500کیلومتری ازخودکار و کاغذ خبری نیست.!!!فریاد

 

 ☻ـ ــ ـ ـ  ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ  ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ☺

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

آرامچند روز پیش به مادر بزرگم گفتم بیابریم اینترنت یه کم حال کنیم.

بوسهمادر بزرگ: خودت برو من پام درد میکنه.

به پدر بزرگم گفتم:آقا جون به ننه جون میگم بیابریم اینترنت عشق و حال کنیم نمیاد.

پدربزرگ: ماشین رو روشن کن خودم باهات میام.خنده

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

گریهیارو میره دکتر:

آقای دکتر اصلاً حالم خوب نیست.

هیچکس به من اهمیت نمیده،اصلاً انگار نه انگار...

دکتر: نفربعدی.خنده

 

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

پا در دهانیارو گیر آدم خور ها می افته.

میگه خدایا الان چه طور ثابت کنم آدم نیستم.خنده

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

آرامدوستم مو کاشته، دماغشو عمل کرده، بوتاکسم کرده، ابرو هاشم مثل نخ کرده،لبشم پرتزیه

،فقط هرکاری میکنم سبیل هاشو نمیزنه..

می دونی چرا؟

میگه مرد باید سبیل داشته باشه..!!اخم

 

☺ــ ـ  ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ خوبـ  ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـــــ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ خندهـ  ــ ـ ـ ـ ـ ــ ـ  ــ ـ  ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ☻

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

متعجبمیگن جوینده یابنده است.

مثل اسب دروغ میگن هرچیزی که گم کردم دیگه پیدا نشد.گریهخنده

 

☻ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ  ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـــ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـجکـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــــــ ـ ـ خوب ــ ـــ ـــــــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ خندهـــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ  ـ ــ ـ ـ ☺

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

آرامفیزیک خیلی آسون میشد

                     اگه به جای سیب خود درخت برروی نیوتون می افتاد.چشمک

 

 ☺  ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ  ــ  ــ ـ ـ ـ ـــ ــ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ  ــ ـ ـ ـ ـ ـ   ـ ☻

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

☺تو یه گاوی ، گوساله ای ، خری ، بی شعوری ، نفهمی

                               لبخند.

                               چشمک .

                              متعجب  .

یه چیزی تواین مایه ها ندیدی که از اینجا رد بشه؟☻

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

پسره به دوستش میگه: میای بریم دریا؟

دوستش: اگه غرق بشم مامانم منو میکشه!!!

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

بی تقصیریارو می خواست بره آبادان ازش پرسیدم واسه کار میری اونجا؟

یارو: نه یه دماسنج خریدم می خوام دمای اونجا رو اندازه گیری کنم.زبان درازی

 

■ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ■

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

متعجبدختره تو آب افتاده می خواد غرق بشه!!!

یارو: دستتو بده به من!

دختره: می خوای نجاتم بدی؟

یارو: میخوام واست لاک بزنم.چشمک

 

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

آرامفرشو پهن کردیم پشت بوم.

همسایه: شستین گذاشتید خشک بشه؟

گفتم: انداختیم ویتامین دی جذب کنه تارنگ گلاش ثابت بمونه.خنده

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

خندهغضنفر:در پارکینگش رو باز کرد می خواست ماشینش رو ببره تو ، یارو اومد جلوی در پارکینگش پارک کرد.

یارو: میخوای ماشین تون رو ببری تو؟

مرددغضنفر: نه می خواستم هوای کوچه یه کم عوض شه!!!!!

ـــــــــ

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

چشمکبه غضنفر میگن بروجلوی ماشین ببین چراغ راهنمادرست کار می کند؟

غضنفرمیره جلوی ماشین میگه:آره،نه،آره،نه،آره،نه..زبان درازی

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

لبخندیارو رفته بود مسابقه ی دومیدانی رو نگاه کنه.

از دوستش پرسید اینا واسه چی میدوند؟

دوستش:به نفر اول جایزه میدن.

اخمیارو:پس بقیه شون واسه چی می دوند؟

ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

متعجبیارو پدرش مرده بود ، عکس نداشتند سر قبرش بزارند!!!!!

بگو چیکار کردند؟:تاکمر خاکش کردند.خنده

 

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

بوسهمادر : نیوتون رو می شناسی پسرم؟

پسر:نه!

مادر :اگه بیشتر به درسات میرسیدی الان میشناختی.

پسر:مادر تو پار میدا را رو میشناسی؟

مادر: نه!

زبان درازیپسر : اگه به شوهرت بیشتر توجه می کردی میشناختیش.☺☻

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

مرددبچه: مادر چرا عروس لباس سفید می پوشه؟

مادر:چون بهترین خاطره زندگیشه.

بچه:چرا داماد لباس مشکی می پوشه؟

مادر:خفه شومهر شده

نویسنده: فخرالدین شادآور ׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

CopyRight| 2009 , khoobkhande.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com
Online User